برای دیدن همه ی سخنان دکتر شریعتی بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
سخنان دکتر شریعتی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 362
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 دی 1389 |
نظرات ()
برای خواندن شعر ♥ سگها و گرگها ... زمستان ♥ بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
شعر ,
مهدی اخوان ثالث م.امید ,
,
:: بازدید از این مطلب : 450
|
امتیاز مطلب : 102
|
تعداد امتیازدهندگان : 35
|
مجموع امتیاز : 35
تاریخ انتشار : سه شنبه 21 دی 1389 |
نظرات ()
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 دی 1389 |
نظرات ()
خواندنش خالی از لطف نیست ...
معلم چو آمد به ناگه کلاس
چو شهری فرو ریخته خاموش شد
سخن های ناگفته در مغز ها
به لب نرسیده فراموش شد
برای خواندن همه ی داستان بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
شعر ,
داستان و رمان ,
دل نوشته ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1218
|
امتیاز مطلب : 94
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : دو شنبه 17 دی 1389 |
نظرات ()
اهل كاشانم
روزگارم بد نيست
تكه ناني دارم ، خرده هوشي ، سر سوزن ذوقي .
مادري دارم ، بهتر از برگ درخت .
دوستاني ، بهتر از آب روان .
برای دیدن همه ی مطلب بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
شعر ,
سهراب سپهری ,
,
:: بازدید از این مطلب : 442
|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 دی 1389 |
نظرات ()
شنبه
برای دیدن همه ی تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
تصاویر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 383
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 دی 1389 |
نظرات ()
سال 2011 رو به همه تبریک میگم ...
:: موضوعات مرتبط:
تصاویر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 383
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
برای دیدن همه ی تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
تصاویر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 370
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
خواندنش خالی از لطف نیست ...
یک بار شش سالم که بود تو کتابی به اسم قصههای واقعی -که دربارهی جنگل بکر نوشته شده بود-
تصویر محشری دیدم از یک مار بوآ که داشت حیوانی را میبلعید. آن تصویر یک چنین چیزی بود:
برای خواندن همه ی داستان شازده کوچولو بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
داستان و رمان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 496
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
برای دیدن همه ی تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
هوشنگ ابتهاج ,
تصاویر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 554
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
برای دیدن همه ی تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
تصاویر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 448
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
برای دیدن همه ی تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
تصاویر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 405
|
امتیاز مطلب : 98
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی .
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
ب دانی چگونه به ادامه مطلب بروید...
:: موضوعات مرتبط:
آرزو هـــــــــــا ,
,
:: بازدید از این مطلب : 377
|
امتیاز مطلب : 117
|
تعداد امتیازدهندگان : 37
|
مجموع امتیاز : 37
بنویس آب ، نوشت آب
نان بنویس ، نوشت آب
تخته را پاک نمود و به جایش برگشت
پای او می لرزید، لیک برای خواندن همه ی داستان به ادامه مطلب بروید ...
:: موضوعات مرتبط:
داستان و رمان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 378
|
امتیاز مطلب : 94
|
تعداد امتیازدهندگان : 30
|
مجموع امتیاز : 30
روزی روزگاری شیطان به فکر سفر افتاد.
با خود عهد کرد تازمانی که انسانی نیابد که بتواند او را به حیرت وا دارد،
از این سفر بر نگردد. نیم دو جین روح را در خورجین ریخت
. نان جویی بر داشت و به... ادامه مطلب بروید ...
:: موضوعات مرتبط:
داستان و رمان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 408
|
امتیاز مطلب : 96
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
عکسهای آدری هپبورن،زیباترین زن قرن گذشته...
برای دیدن همه ی تصاویر بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ..
.
:: موضوعات مرتبط:
تصاویر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 393
|
امتیاز مطلب : 95
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
آخرين کلمات يک الکتريسين: خوب حالا روشنش کن...
آخرين کلمات يک انسان عصر حجر: فکر ميکنی توی اين غار چيه؟
آخرين کلمات يک بندباز: نميدونم چرا چشمام سياهی ميره...
آخرين کلمات يک بيمار: روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
داستان و رمان ,
,
:: برچسبها:
ادامه مطلب ,
:: بازدید از این مطلب : 398
|
امتیاز مطلب : 99
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
آیا شیطان وجود دارد؟ آیا خدا شیطان را خلق کرد؟!
استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به چالش ذهنی
کشاند...
آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد: در ادامه مطلب بخوانید ...
:: موضوعات مرتبط:
داستان و رمان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 364
|
امتیاز مطلب : 85
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
موقع خريد پارچه حاشيه آن را خوب نگاه كن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقيق !
ضربالمثل آذربايجاني
هنگام ازدواج بيشتر با گوشهايت مشورت كن تا با چشمهايت .
ضربالمثل آلماني
مردي كه به خاطر «پول» زن ميگيرد، به نوكري ميرود .
ضربالمثل فرانسوي
برای دیدن همه ی ضرب المثل ها بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
ضرب المثل ,
,
:: بازدید از این مطلب : 373
|
امتیاز مطلب : 98
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
خدای عزيز!
به جای اينکه بگذاری مردم بميرند و مجبور باشی آدمای جديد بيافرينی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمیکنی؟
امی
برای دیدن همه ی گفتگوها ی کودکان با خداوند بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
داستان و رمان ,
دل نوشته ,
,
:: بازدید از این مطلب : 410
|
امتیاز مطلب : 111
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
من کيستم؟ ...
من «دوشيزه مکرمه » هستم، وقتي زن ها روي سرم قند مي سابند و
همزمان قند توي دلم آب مي شود.
من «مرحومه مغفوره » هستم، وقتي زير يک سنگ سياه گرانيت قشنگ
خوابيده ام و احتمالاً هيچ خوابي نمي بينم.
من «والده مکرمه » هستم، وقتي اعضاي هيات مديره شرکت پسرم
براي خودشيريني بيست آگهي تسليت در بيست روزنامه معتبر چاپ مي
کنند .
من کيستم؟ ...
برای دیدن همه ی مطالب من کیستم ؟ ... بر روی ادامه مطلب کلیک کنید ...
:: موضوعات مرتبط:
داستان و رمان ,
دل نوشته ,
,
:: بازدید از این مطلب : 459
|
امتیاز مطلب : 98
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
گفتم بگیرد از من این جان را نمی گیرد
قابل نمی داند که جان از ما نمی گیرد
دلگیرم از خاموشی شب های بی مهتاب
با او دلم حتی در این شب ها نمی گیرد
بی او دلم می میرد آخر گر چه می دانم
از مرگ ماهی ها دل دریا نمی گیرد
انبوه غم ها در دلم طوفان به پا کردست
دریا درون قطره آری جا نمی گیرد
می بینمش وین پرسشم بر لب که آیا او
می گیرد از ما جان ما را یا نمی گیرد؟
شمعی که می گرید چنین شاید نمی داند
در روز بارانی دل پروانه می گیرد
در من که عمرم در جوانی رو به پایان است
می دانم آخر برف پیری پا نمی گیرد
:: موضوعات مرتبط:
شعر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 355
|
امتیاز مطلب : 75
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
پرواز
پرنده بر شانه هاي انسان نشست
انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت :اما من درخت نيستم
تو نمي تواني روي شانه من آشيانه بسازي
پرنده گفت : من فرق درخت ها و آدمها را خوب مي دانم اما گاهي پرنده ها و آدمها
را اشتباه مي گيرم انسان خنديد و به نظرش اين خنده دارترين اشتباه ممکن بود
پرنده گفت : راستي چرا پر زدن را کنار گذاشتي ؟ انسان منظور پرنده را نفهميد
اما باز هم خنديد
پرنده گفت : نمي داني توي آسمان چقدر جاي تو خالي است . انسان ديگر نخنديد
انگار ته ته خاطراتش چيزي را به ياد آورد
چيزي که نمي دانست چيست . شايد يک آبي دور يک اوج دوست داشتني
پرنده گفت : غير از تو پرنده هاي ديگري را نيز مي شناسم که پر زدن از يادشان رفته است
درست است که پرواز براي يک پرنده ضرورت است اما اگر تمرين نکند فراموش مي شود
پرنده اين را گفت و پر زد
انسان رد پرنده را دنبال کرد تا اينکه چشمش به يک آبي بزرگ افتاد و به ياد آورد روزي نام
اين آبي بزرگ بالاي سرش آسمان بود و چيزي شبيه دلتنگي توي دلش موج زد
آنوقت خدا بر شانه هاي کوچک انسان دست گذاشت و گفت : يادت مي آيد ؟
تو را با دو بال و دو پا آفريده بودم ؟ زمين و آسمان هر دو براي تو بود.
اما تو آسمان را نديدي.
راستي عزيزم بالهايت را کجا جا گذاشتي ؟
انسان دست بر شانه هايش گذاشت و جاي خالي چيزي را احساس کرد .
آنوقت رو به خدا کرد و گريست......
:: موضوعات مرتبط:
داستان و رمان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 392
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25